نبش قبر
آدمی تنهاست...
با دنیای از کلمات...
که هرگز به گفتار تبدیل نشده اند...
در آدمی هزاران هزار حرف...
دست نخورده مانده...
و شاید گورستانی از کلمات...
که هر کدام به تنهایی می توانست...
یک شعر ادامه دار شود...
آدم ها بیشترین جنایت را...
نسبت به کلمات انجام دادند...
وقتی که حرف ها و کلمات را...
در خود کشتند بی آن که...
بگذارند این فریاد های خاموش...
شکل بگیرند...
و احساسی را بروز دهند...
همان احساس دوست داشتن...
سنگینی وجود هر آدمی...
به خاطر حرف های است که...
در دلش مانده...
دنیایی از کلمات که سال ها بعد...
آدمی را در خود غرق خواهد کرد...
و با هر کلمه اش می توان...
یک رویایی ناتمام را...
نبش قبر نمود...