از لای پنجره...
تا آنجا که آسمان دیده می شود...
با یک رشته باریک...
به هم متصل شده است...
که رویایی را مخابره می کند...
رویایی تکراری...
که از میان آن همه رنگ...
به خاکستری گراییده...
انگار نه انگار در روزهای سرد و کوتاه زمستان...
رنگ و رویی داشته...
اگر رویایی...
از حالت رنگارنگ خاکستری شود...
بی شک روزی...
سفید خواهد شد...
مثل مشقی که با مداد نوشته شده باشد...
و بعد پاک شود...
درست است که جای مشق های قبلی...
آن ته ته ها خواهد ماند...
اما کمرنگ و کم اثر...
که می شود در آن باز نوشت...
شاید بهتر باشد...
بعد از این همه سال...
دفتر مشق را برای همیشه بست...
اگر قرار بود عشق را...
با تکرار مشق رویا و انتظار...
به دست آورد...
باید سال ها پیش اتفاق می افتاد...
نه حالا که ما را پیر کرد...
و خودش مثل جوانی پر انرژی...
در حال ناز و کرشمه است...
یه نصیحت از من :)
با قالب اصلی بلاگیکس نباش شخصی سازیش کن و رنگ به وبت بده این جوری خاننده این شعرا اذیت نمیشه معمولا وقتی با این قالب باشی هر کس بیاد سریع میره اگه بلد نیسی یه پست توی وبم دارم میتونه کمکت کنه توی بخش نویسنده ها میتونی بخونیش
و این که شعرا واقعا قشنگ بود :)
a1irez1
2 سال پیش
ممنون از لطفتون 🙏🙏
👑𝓈𝓉𝓇𝒶𝓃𝑔𝑒 𝓁𝒶𝒹𝓎👑
2 سال پیش
خاهش میکنم عزیزم :)