ماه پشت ابر
به ماه می مانی...
هستی و نیستی...
گاهی پشت ابرها...
و اغلب دور...
سهم من از تو...
فقط یک آسمان رویاست...
که تو در آن...
به هر کجا که بخواهی...
مرا می کشانی...
من به...
دوست داشتن تو قانعم...
اما گاهی...
نمی توان به ماه پشت ابر...
قانع شد...
گاهی باید نزدیک بود...
نزدیک نزدیک...
به اندازه ای که...
چشم ها در هم گره بخورند...
گاهی به آسمان خیره شو...
حتما صدایم را خواهی شنید...
که نامت را با خود زمزمه می کنم...
نگاه نکن که...
مثل شب تاریکم...
آسمان با ماه تماشایی است...
وگرنه آسمان شب که دیدن ندارد...
آن هم با تمام ستارهایش...