جاده ها
·
1400/06/24 18:52
·
این بار...
تو بزن به دل جاده ها...
و مرا در هر قدم آن یاد کن...
بگذار بهت بگوییم دلتنگی...
چه نرم و نازک...
آدمی را با خود می برد...
تا اوج تنهایی...
جاده ها چه غریبه ستیز اند...
کافی است بفهمند تنهایی...
تا دلتنگت کنند...
کافی است بفهمند عاشقی...
تا غم غربت عشق را...
مهمانت کنند...
به بهانه تنها نبودن...
آن وقت غم عالم را حس خواهی کرد...
جاده ها...
وقتی مرا تنها یافتند...
که از تو جدا شدم...
بعد از آن دیگر نتوانستم پیدایت کنم...
حتی در رویاهایم...
و حتی از میان این همه فاصله...
ای کاش همان جا می ماندم...
تا بهانه دست فاصله ها ندهم...