واژه های از جنس آسمان

فرصت زندگی

a1irez1 a1irez1 a1irez1 · 1401/01/01 22:43 ·

برای دیروز نمی جنگم...

اما قرار هم نیست از یاد ببرمش...

که روزی و روزگاری...

تمام حال من بوده...

با تمام کاستی ها و هیجان هایش...

من بعضی از روزها را از یاد نخواهم برد...

حتی اگر سال ها از آن بگذرد...

که زندگی من در همان روزها خلاصه شده...

 

شاید یک انسان...

بتواند بیشتر از یک قرن هم...

زنده بماند و زندگی کند...

اما روزهای که از عمرش گذشت...

بی شک بسیار اندک خواهد بود...

گاهی تمام عمر یک انسان...

بیشتر از چند روز نخواهد بود...

چند روزی که زندگی را واقعا درک کرده باشد...

 

زمستان گذشت...

مثل سالی که گذشت...

بی آن که در این سال حتی برای یک روز...

معنی زندگی را درک کرده باشم...

و یک روز از سال جدید را...

پشتت سر می گذرم...

بی آن که بدانم که آیا...

فرصت زندگی پیدا خواهم کرد...

قدم انسان ها

a1irez1 a1irez1 a1irez1 · 1400/05/26 19:10 ·

کاش انسان ها...

بال پرواز داشتند...

تا وقتی خسته شدند...

از زمین دور شوند...

زمین دیگر طاقت ما انسان ها را ندارد...

هر کجا را که نگاه می کنم...

جنگی اتفاق افتاده...

جنگی به رنگ خاک و خون...

 

قدم انسان ها...

برای زمین دیگر سنگین است...

از ظلمی که به همدیگر روا می دارند...

انگار نه انگار...

آدمی آینه تمام نمای آدمی است...

انگار با جانوری ناشناخته روبرو شده ایم...

با شکل و نمای انسان...

که اینگونه در حال نابودی هم هستیم...

 

کاش زمین...

خود به فکر پاک کردن...

این پلیدی ها باشد...

از ما انسان ها...

دیگر کاری بر نمی آید...

کاش زمین دهن باز کند تا...

این تن عاریه پلید را...

هر چه زودتر بازپس بگیرد...