دستانت
·
1400/03/06 19:08
·
با نگاهی خیره...
و لبخندی ناتمام...
قرار بود تا...
در چشمانت طرح عشق را...
برای همیشه حک کنم...
اما انگار اشتباه کردم...
و چشمانت را...
با یک نگاه طولانی...
برای همیشه در چشمانم حک کردم....
من همیشه...
طرح های خوبی می کشیدم...
اما این بار...
قبل از دست به قلم شدن...
طرحم را...
در دنیایی از سیاهی...
گم کرده ام...
کاش می آمدی تا...
باز رو به صفحه ای سپید...
با دستانت...
این روزها را ورق می زدیم...
می دانم روزگاری بعد...
دستانم در حسرت دستانت...
بی وقفه خواهد لرزید...