دل شکسته
·
1400/03/01 19:09
·
کبوتری غریب...
که نشست بر بام خانه...
از چه کسی خبر آورده بود...
مگر صلح سال ها پیش...
به مرگ عمیق دچار نشده...
پس چرا هنوز کبوتر ها...
در دل این آسمان...
و در پهنه ی دید آدم ها...
به پرواز در می آیند...
مگر صلح هنوز هم معنی دارد...
شاید آدم ها...
بار دیگر روی آورده اند...
به کبوتر و این پرنده صلح...
و شاخه زیتون...
اما مگر برای دل شکسته...
می شود میانجیگری فرستاد...
برای دل شکسته تاوانی...
به اندازه خود شخص هم کم است...
چه برسد به کبوتر...
و خبری نصف و نیمه...
من باور نمی کنم هنوز صلح را...
آن هم از کسی که...
راه شکستن را بلد شده...
حتی اگر طعم تلخ شکستن را...
خودش چشیده باشد...
چطور می توان اعتماد کرد...
به جاده ها...
وقتی آدم ها را به رفتن ترغیب کرده اند...
که حالا از آن ها...
درک معنی برگشتن را انتظار داشت...