نقطه پایان

a1irez1 · 18:26 1401/03/14

خسته چون کوه...

پس از سال ها صبر...

در بلندترین نقطه خودم...

ایستاده ام...

شاید این جا...

همان نقطه آخر باشد...

بی هیچ سرخطی...

و پایان تمام سه نقطه های ادامه دار...

 

گویی دیگر قرار نیست...

رویایی را از سر بگذرانم...

شاید هم به اندازه کافی...

در خودم مکث کرده ام...

و حالا...

وقت آن است که...

با واقعیت ها بسازم...

بی هیچ رویای اضافه ای...

 

نمی دانم پایان این...

خط های مقطع...

و فاصله ها کجاست...

اما از یک جایی به بعد...

مثل تمام جاده ها...

این کلمات به ته خواهند کشید...

و بعد از آن...

سفیدی یا سیاهی مطلق خواهد بود...