رنگ آزادی
·
1400/07/12 21:45
· خواندن 2 دقیقه
همچون پرنده ای...
در آسمان پاییزی آزادم...
اگرچه...
رنگ آزادی ام خاکستری است...
اما بهتر از سیاهی مطلق است...
آنجا که چشم نمی بیند و...
دل می پژمرد...
گاهی از پرواز خسته می شوم...
گاهی رویاهایم را...
تنها می گذارم...
اما از خودم که نمی توانم بگذرم...
گاهی با خودم رو به رو می شوم...
و از تو می پرسم...
می دانم جوابی ندارم...
اما چه کنم که هنوز در من ریشه داری...
مثل آسمان...
در من هزاران رویا...
می جوشد و می لولد...
اما من دیگر...
قصد رویا بافتن ندارم...
که هر چه بافتم به تنم زار زد...
و به من نیامد...